حالا که علاوه بر کامپیوترها، از طریق تلفنهای خود نیز میتوانیم به اینترنت دسترسی پیدا کنیم Sarrah Dobbs به چگونگی تحول و تکامل وب میپردازد.
وایمکس نیوز - روش استفادهی ما از اینترنت تغییر پیدا کرده است. طی چند سال گذشته، ما دیگر از کامپیوترهای خود برای چک کردن چیزهای آنلاین استفاده نمیکنیم: ما از یک گوشی هوشمند یا شاید یک تبلت برای این کار بهره میگیریم. دُرُست مثل لپتاپها که از نظر تعداد بر PCها برتری پیدا کردند، حالا نیز دیوایسهای موبایل شروع به برتری یافتن بر لپتاپها کردهاند (حداقل تا جایی که به گشت و گذار در اینترنت مربوط میشود). این وضعیت براساس فردی که با او صحبت میکنید متفاوت است، اما تقریبا یک سوم از ترافیک اینترنت به وبسایتها از طریق دیوایسهای موبایل صورت میگیرد- و این عدد روز به روز افزایش پیدا میکند. این موضوع برای توسعهدهندهها چه معنایی دارد؟ خوب، این بدان معنا است که کار آنها اندکی دشوارتر میشود. یکی از سختترین کارهایی که یک توسعهدهنده باید انجام دهد، چگونگی خلق وبسایتی است که برروی دامنهی گوناگونی از دیوایسهای متفاوت خوب عمل کند. در زمان خلق یک وبسایت در نظر گرفتن گسترهی وسیعی از مرورگرهای وب به اندازهی کافی دردسرساز هست- زیرا به عنوان مثال چیزی که در Firefox خیلی خوب به نظر میرسد ممکن است به همان اندازه برروی Safari یا اینترنت اکسپلورر خوب عمل نکند- اما حالا که ترافیک بسیار زیادی از طریق دیوایسهای موبایل به سمت وبسایتها هدایت میشود، توسعهدهندهها باید یک سطح کاملا جدید از پیچیدگی را در نظر بگیرند.
در حالی که مانیتور لپتاپها و دسکتاپها معمولا در جهت افقی (Landscape) قرار دارند، نمایشگر دیوایسهای موبایل عموما از روش عمودی (Portrait) بهره میگیرند. از جهتی این ممکن است خبر خوبی باشد زیرا گاهی اوقات محتوایی که "در زیر قرار گرفته" (هر چیزی که برای دیدن آن نیاز به scroll کردن داشته باشید)، میتواند نادیده گرفته شود اما از سوی دیگر، در سایتهایی با طراحیهای گستردهتر ممکن است متن برای خواندن بسیار کوچک شود. و تعریف "خیلی کوچک برای خواندن" همیشه در حال تغییر است زیرا برخی از افراد ممکن است از طریق صفحهی نمایش 4.7 اینچی یک HTC One به سایت شما نگاه کنند در حالی که بقیهی کاربران از نمایشگر 9.7 اینچی یک iPad سایت شما استفاده نمایند. و از اینجا به بعد همه چیز دشوارتر میشود. اما هر کسی که تصمیم میگیرد طراحی برای دیوایسهای موبایل را انجام دهد باید هوشیار باشد. زیرا گوگل به این نتیجه رسیده است که سازگاری با موبایل، مسئلهی بسیار مهمی در طراحی وبسایت به شمار میرود. درواقع زمانی که در ماه گذشته گوگل تصمیم گرفت الگوریتم جستوجوی خود را تغییر دهد، سازگاری با موبایل در صدر لیست برنامهی کاری آن قرار داشت. اگر سایت شما با اصول طراحی مشخص شده توسط گوگل سازگاری نداشته باشد، رتبهی آن در لیست جستوجو کاهش پیدا میکند. و از آنجایی که اغلب افراد برروی صفحهی دوم لیست جستوجوی گوگل کلیک نمیکنند، این مسئله میتواند مشکلی جدی به بار آورد. درنتیجه حصول اطمینان از این که وبسایت شما با دیوایسهای موبایل سازگار است امری بسیار مهم محسوب میشود. اما این تمرکز جدید بر موبایل چگونه بر تجربهی گشت و گذار ما در اینترنت از طریق هر دیوایسی تاثیر میگذارد؟
اصول سازگاری با موبایل
چنانچه تا به حال تلاش کرده باشید از طریق تلفن یا تبلت خود به یک سایت ناسازگار با موبایل دسترسی پیدا کنید، میدانید که این کار تا چه حد کسلکننده و دردسرساز است. سایتهایی که مرور آنها برروی نمایشگرهای بزرگ از طریق ماوس بسیار عالی به نظر میرسد وقتی به یک نمایشگر کوچک و انگشتان خود محدود میشوید ناگهان و به شکل عجیبی خندهدار میشوند. بسیاری از سایتها به یک باره و به شکلی غیرمنطقی نا امیدکننده جلوه میکنند و اطلاعات حیاتی آنها برروی صفحاتی قرار میگیرند که برای رسیدن به آنها به سه، چهار یا حتی پنج کلیک نیاز دارید و این در حالی است که همهی چیزی که احتیاج دارید آگاهی از زمان نمایش فیلمها در سینمای محلی یا خرید یک کُت در فروشگاههای محل زندگیتان است. براساس تجربهای که از کار با سایتهایی که طراحی نامناسبی دارند کسب کردهایم ، موضوع سازگاری با موبایل میتواند مسئلهای ساده باشد: سایتهای سازگار با موبایل باید آسان باشند و بارگذاری و مرور آنها به شکلی سریع انجام گیرد. البته به غیر از این، مسائل دیگری هم وجود دارد. گوگل زمان زیادی را صَرف فکر کردن به این موضوع کرده است و حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و مطالعات عمدهای برروی موضوع طراحی سایتهای موبایل به انجام رسانده است: در طول 119 ساعت نشست با افراد داوطلب، گوگل به این نتیجه رسیده که 25 اصل طراحی برای سایتهای موبایل وجود دارد. یکی از مسائل بالقوه جالبی که مطالعهی انجام گرفته توسط گوگل روشن کرد این بود که چیزهای مشخصی وجود دارد که ما باید از سایتهای موبایل انتظار داشته باشیم. به ما آموزش داده شده که کارکرد چیزها را به شکل خاصی ارزیابی کنیم و انتظارات روشنی از آنها داشته باشیم و زمانی که آنها جواب نمیدهند دلزده میشویم. در اینجا به یک مثال اشاره میکنیم: به جای این که برای برگشتن به صفحهی Home یک وبسایت به دنبال یک دکمهی Home بگردیم، معمولا گرایش داریم برروی لوگوی سایت کلیک کنیم و انتظار داریم این کار ما را به آن صفحه ببرد. این موضوع برای سایتها یا برنامههای کاربردی نظیر Tumblr یا Instagram که نیاز به scrollهای بسیار زیاد دارند نیز صادق است. اگر یک لوگو برروی یک صفحهی وب کاربر را به صفحهی Home رهنمون نشود گوگل به این نتیجه رسیده که این موضوع میتواند برای کاربر نا امیدکننده باشد. و از آنجایی که آخرین چیزی که اغلب مردم میخواهند، مشتریان دلزده و کسل است، به نظر میرسد اکثر سایتها چنین عملکردی را در نظر میگیرند. شاید این موضوع کوچک و بیاهمیتی باشد اما از آنجایی که دیوایسهای موبایل روز به روز رایجتر میّشوند، ما شاهد ظهور پیشفرضهایی از این دست برای طراحی هستیم.
این موضوع برای آیندهی وب چه معنایی خواهد داشت؟
در این لحظه، وب موبایل هنوز هم موجود جدیدی به شمار میرود و برخی از وبسایتها هستند که در مقایسه با بقیه، محتوای موبایل را به روشی کارآمدتر ارائه میکنند. حتی سایتهایی وجود دارند که تلفیقی از محتوای دسکتاپ و موبایل را به کاربر تحویل میدهند و همگام با کلیک کاربر، به صفحات بهینه شده سوئیچ میکنند که احتمالا آزاردهندهترین تجربهای است که میتوان شاهد آن بود. اما با وجود این همه دیوایس متفاوت در بازار، اجرای سیستم عاملها و مرورگرهای مختلف، شاید نباید تعجب کنیم که هنوز استانداردهایی به وجود نیامده که بتوان از آنها تبعیت نمود. البته شاید در آینده همهی اینها یکپارچهتر شود. و اگرچه هیچ دلیلی برای تغییر روش طراحی سایتهای دسکتاپ وجود ندارد، ما از قبل شاهد ظهور گرایشها و اصولی برای وب موبایل بودهایم که در نسخهی فعلی وب دسکتاپ تلفیق شده است. به عنوان مثال نگاهی به وبسایت Apple بیندازید. عناصر صفحه در پانلهای ساده و بزرگ و با فاصلهی مناسب بین آنها طراحی شدهاند. شما میتوانید نگاه کردن به این عناصر را برروی نمایشگرهای بسیار کوچکتر یا مرور آنها برروی یک صفحهلمسی نیز در نظر بگیرید. مثالهای بیشتری در این زمینه وجود دارد؛ سایت Spotify که جدیدا طراحی شده یک نمونهی خوب است و وبسایت فعلی مایکروسافت نیز در این مقوله جای میگیرد. همهی آنها به جای اتکا به بلاکهای بزرگی از متن، از رنگ و تصاویر برای ترغیب بازدیدکننده بهره میگیرند؛ آنها به سادگی مقیاسپذیر هستند و اگر بخواهیم صادق باشیم باید اشاره کنیم همهشان یادآور Tileهای صفحهی Start در Windows 8 که به شدت از آنها متنفریم و در اصل قرار بود برای استفاده برروی دیوایسهای صفحهلمسی مورد استفاده قرار گیرد هستند.
اگر قرار است وب به این شکل پیش برود درواقع خبرهای خوبی وجود خواهد داشت، نه فقط برای آنهایی که از به کارگیری نمایشگرهای کوچک لذت میبرند بلکه برای آن گروهی که در وبسایتهایی که بد طراحی شدهاند گرفتار میگردند. اصول طراحی وب موبایل با برخورداری از متنهایی که به سادگی قابل کوچک و بزرگ شدن هستند، دکمههایی که به اندازهی کافی بزرگ است تا کاربر مجبور نباشد برای کلیک برروی آنها از دقت فوقالعادهای برخوردار باشد و نقشههای سایت (Site Maps) سرراست و قابل مرور، به شکلی جالب به سمت اصول طراحیهای قابل دسترسی گرایش پیدا میکند. اینها اخبار بسیار خوبی برای ما محسوب میشود.
یک موضوع دیگر وجو دارد که باید در نظر گرفت: PDFهای توکار برروی سایتهای وب. هیچ کسی دیگر دوست ندارد یک PDF را دانلود کند و این موضوع به شکلی بسیار خاص، در زمانی که آنها از گوشیهای هوشمند خود استفاده میکنند و باید نگران هزینهای که برای طرحهای دیتا میپردازند باشند مصداق پیدا میکند. در حالی که هنوز هم شک و شبههی زیادی در قلبهای اندک سرد ما باقی مانده است، به نظر میرسد که دیوایسهای موبایل چیز بسیار خوبی برای آیندهی طراحی وب خواهند بود- برای کاربران، در هر حد و اندازهای.
اصول طراحی گوگل برای طراحی سایت موبایل
پس از ساعتها تحقیق و مطالعه، گوگل گزارش جامعی دربارهی بهترین اصول موجود برای طراحی وبسایتهای موبایل منتشر کرد. از آنجایی که این گزارش شامل 25 اصل میشود که به 5 بخش تقسیم شدهاند، ما نمیتوانیم کل آن را در اینجا منتشر کنیم اما خلاصهای از آن را بیان مینمائیم:
- صفحهی خانگی و مرور سایت (Navigation)
سایتهای موبایل باید لینکهای Navigation واضح و کوتاه و روشی راحت برای بازگشت به عقب و به صفحهی Home داشته باشند و هر نوع calls to action (کاری که میخواهید کاربران برروی سایت شما انجام دهند، مثل sign up برای یک حساب) باید کاملا روشن باشد.
قابلیت جستوجو باید کاملا در دسترس بوده و در مکانی آشکار، و به در بهترین حالت ممکن برروی صفحهی Home قرار گرفته باشد. و کاربران در مقایسه با یک دسکتاپ، معمولا گرایش کمتری به ورق زدن صفحهی نتایج برروی دیوایسهای موبایل دارند بنابراین نتایج جستوجو باید مرتبط با موضوع باشد.
این برای بیشتر سایتها مهمترین نکته به شمار میرود: شما به دنبال این هستید که کاربران از صَرف پول خود برروی سایت شما احساس آرامش و راحتی کنند. اغلب ما از sign up برروی دیوایسهای موبایل خود متنفر هستیم، بنابراین توانایی ورود به عنوان کاربر مهمان و همچنین توانایی استفاده از سیستمهای پرداخت ثالث مثل PayPal که از قبل برروی تلفنهای خود به آن وارد شدهایم ایدهی خوبی به شمار میرود. و توانایی ذخیره کردن چیزها برای استفادهی بعدی یا ایمیل آنها به خودمان برای خرید، در زمانی که به کامپیوتر اصلی خود بازمیگردیم نیز امری اساسی است.
گوگل به این نتیجه رسیده که مردم از پُر کردن راحت و آسان فرمها لذت میبرند، بنابراین چیزهایی مثل فیلدهایی که به طور اتوماتیک یک صفحهی عددی را باز میکند و همچنین تقویمهای pop-up برای چیزهایی مثل ورود تاریخ عالی هستند. برای کاربران موبایل، فرمها باید تا حد ممکن ساده باشند و فقط چند اطلاعات ضروری را درخواست کنند.
- قابلیت استفاده و فُرمفاکتور
مردم از به کارگیری pinch-to-zoom برای دیدن جزئیات متنفر هستند اما در عین حال عاشق این هستند که بتوانند تصاویر رزولوشن بالایی از چیزهایی که میخواهند خریداری کنند مشاهده نمایند. در عین حال، بیان این که نسخهی دسکتاپ نسخهی "کامل" است میتواند باعث سردرگمی کاربران شود بنابراین آن را "نسخهی دسکتاپ" یا "نسخهی PC" نامگذاری کنید تا مردم از بهترین نسخهی مورد نظر خود بهره بگیرند.
چگونه میتوانید سازگاری سایت خود با دیوایسهای موبایل را چک کنید؟
آیا میخواهید از سازگاری سایت خود با تمام حوزههای مورد نیاز اطمینان حاصل کنید؟ شما میتوانید با استفاده از Google mobile-friendly checker در آدرس bit.ly/1EVi9R3 متوجه شوید سایتتان تا چه اندازه خوب عمل میکند. کافی است URL وبسایت خود را تایپ کنید تا Googlebot آن را امتحان کند و اگر سایت شما با موبایل سازگار باشد رای awesome را برگرداند و یا اگر سازگاری کمتری داشته باشد not-mobile friendly را به شما نمایش دهد. اگر سایت شما با دیوایسهای موبایل سازگار نباشد، یک لیست از کارهایی که باید انجام دهید فراهم میکند؛ به عنوان مثال ممکن است به شما بگوید سه لینک در سایت شما وجود دارد که خیلی به هم نزدیک هستند که به کارگیری آنها برای کسی که از یک صفحه لمسی استفاده میکند دشوار است و یا متن به کار رفته در سایت برای خوانده شدن برروی نمایشگرهای موبایل بیش از حد کوچک است. یک چککنندهی دیگر وجود دارد که ارزش امتحان کردن را دارد و آن، Google PageSpeed Insights در آدرس bit.ly/18oQhi است. در اینجا هم، فقط کافی است آدرس وبسایت خود را وارد کنید تا یک گزارش تجربهی کاربری دریافت نمائید. این تست، فیدبکی از کاربرانی که از طریق یک دیوایس موبایل یا یک کامپیوتر دسکتاپ از سایت شما بازدید کردهاند ارائه میکند و بدین ترتیب اگر شکاف عمیقی بین نتایج به دست آمده از این کاربران وجود داشته باشد میتوانید کارهایی که باید انجام دهید مشاهده کنید.
موبایلها چگونه کنترل را به دست گرفتند: یک جدول زمانی
ما چگونه به نقطهای رسیدیم که به جای استفاده از کامپیوترهای دسکتاپ، بیشتر وقت خود را از طریق دیوایسهای دستی صَرف خیره شدن به اینترنت میکنیم؟ در اینجا به تاریخچهی آن نگاهی می اندازیم:
1996: اگر در فنلاند زندگی میکردید و در Sonera یا Radiolinja بودید اولین دیوایس موبایل با قابلیت دسترسی به اینترنت، Nokia 9000 Communicator بود. در همان سال، NetHopper، یک مرورگر موبایل برای Apple Newton PDA منتشر شد.
1999: NTT DoCoMo در ژاپن i-made، که نوعی اینترنت موبایل بود ارائه نمود. درضمن، مایکروسافت نیز STNC Ltd، یک کمپانی که برروی مرورگرهای موبایل کار میکرد به تملک خود درآورد و Microsoft Mobile Explorer را راهاندازی نمود.
2001: Ericsson گوشی هوشمند T68 را عرضه نمود که یک نمایشگر رنگی و یک مرورگر موبایل ابتدایی داشت که از WAP برای دسترسی به اینترنت استفاده مینمود.
2003: اولین گوشیهای هوشمند مثل BlackBerry 6210 و PalmOne Treo در بازار ظاهر شدند.
2005: گوشیهای هوشمند 3G، مثل Nokia 6680 و HTC Universal شروع به وارد شدن به بازار کردند.
2007: Apple اولین iPhone را روانهی بازار کرد و روش تفکر مردم دربارهی استفاده از وب برروی دیوایسهای موبایل را برای همیشه تغییر داد. اولین iPhone تعهد کرد که استفاده از وب برروی ابزار موبایل درنهایت به موضوعی خلاقانه و لذتبخش تبدیل خواهد شد.
2009: شکل اولیهی 4G در نروژ و سوئد در دسترس قرار گرفت.
2010: HTC Evo 4G، اولین گوشی هوشمند 4G در ایالات متحده عرضه شد.
2013: شبکههای موبایل در انگلستان شروع به ارائهی دسترسی به اینترنت 4G نمودند.
2014: درصد افرادی که در انگلستان از تلفنهای موبایل برای دسترسی به اینترنت استفاده میکنند به 58 درصد رسید که در مقایسه با 24 درصد در سال 2010، نشانگر رشد 24 درصدی است.
منبع : بزرگراه رایانه